موجودی که دارای هفت سر باشد. به کنایت، غیرعادی و ترسناک. - اژدهای هفت سر، کنایه از فلک است: این هفت سر اژدهای خونخوار در گرد تو حلقه است چون مار. نظامی. فلکی کو به گرد ما کمر است چه عجب کاژدهای هفت سر است. نظامی
موجودی که دارای هفت سر باشد. به کنایت، غیرعادی و ترسناک. - اژدهای هفت سر، کنایه از فلک است: این هفت سر اژدهای خونخوار در گرد تو حلقه است چون مار. نظامی. فلکی کو به گرد ما کمر است چه عجب کاژدهای هفت سر است. نظامی
مرکّب از: سفت ’سفتن’ + گر، پسوند شغل و مبالغه، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، شخصی را گویند که مروارید و مرجان و امثال سوراخ میکند. (برهان) (انجمن آرای ناصری)
مُرَکَّب اَز: سفت ’سفتن’ + گر، پسوند شغل و مبالغه، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، شخصی را گویند که مروارید و مرجان و امثال سوراخ میکند. (برهان) (انجمن آرای ناصری)
قصبۀ مرکزی شهرستان طوالش که در 74 هزارگزی بندرانزلی و سر راه آستارا به بندرانزلی قرار دارد. قصبه ای جدیدالاحداث است که در حدود 300 باب دکان و ادارات مختلف دارد. سکنۀ آن در حدود دوهزار تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
قصبۀ مرکزی شهرستان طوالش که در 74 هزارگزی بندرانزلی و سر راه آستارا به بندرانزلی قرار دارد. قصبه ای جدیدالاحداث است که در حدود 300 باب دکان و ادارات مختلف دارد. سکنۀ آن در حدود دوهزار تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
آنکه رایگان و بدون رنج و زحمت چیزی را می برد. (ناظم الاطباء) ، آدمی که در قمار تقلب کند و پول طرف را به حیله و تزویر و با کلاه سازی بگیرد. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده). مقامری که بی داشتن نقدی در حلقۀ مقامران درآمده و ببرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
آنکه رایگان و بدون رنج و زحمت چیزی را می برد. (ناظم الاطباء) ، آدمی که در قمار تقلب کند و پول طرف را به حیله و تزویر و با کلاه سازی بگیرد. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده). مقامری که بی داشتن نقدی در حلقۀ مقامران درآمده و ببرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)